یه پسر با یه نگاه از یه دختر خوشش میاد و عشق اول از طرف اون شروع می شه و تا جایی که
زندگیشو پای عشقش می ذاره . اما دختره حرفشو باور نمی کنه ، چون : یه چیزایی از قبل دیده و شنیده
تا دختره میاد حرف پسره رو باور کنه ، پسر دلسرد و خسته می شه و میره سراغ یکی دیگه.
بعد که دختره تازه تونسته حرف پسره رو باور کنه ، میره طرف پسره ... اما پسره رو با یکی دیگه
میبینه ... اینجاست که می گه حدسم درست بود و پسره ها همه اینجورین ...
و اون اشتباهی رو می کنه که فبلا شنیده بود ... و همه چیز از بین میره و این قانون برای همه تکرار
می شه ولی تقصیر کیه و مشکل اصلی چیه؟!
موضوع مطلب :